کودک درون، کودک خردسالی است که در درون همه ماست. این کودک “خود” خود ماست که به ما انرژی می دهد، شور و سرزندگی ما به او مرتبط است، احساسات ما به او گره خورده است و تخیل، خلاقیت، شهود و غرایز ما در پیوند با اوست.
تا شش سالگی ذهن ما نسبت به این وقایع شدیدا حساس بوده و بسیار مهم است که چه تجاربی را تا آن دوران داشتهایم. سپس بر اساس آنها تصمیم گیری هایی برای اینکه چگونه در زندگی خوب به نظر برسیم و به حیات خود ادامه دهیم شکل می گیرد.
تجارب بعدی ما هم در این راستا پیش رفته و این باورهای اولیه را تقویت می کند. در واقع بخش زیادی از تصمیمات بزرگسالی ما بر اساس همان تجارب دوران کودکی گرفته میشود.بنابراین حیاتی است که کودک درون خود را به همراه تجارب و خاطراتی که دارد مورد بازبینی مجدد قرار دهیم. اگر از کودک درون خود فرار کنیم مجبور هستیم که همان اشتباهات گذشته را تکرار کرده و به باورهای غلط شکل گرفته از دوران کودکی ادامه دهیم.
ما نمیتوانیم به راحتی این طرح هایی که از زمان کودکی ریخته شده است را اصلاح و ویرایش کنیم چون سالها به آن پایبند بودهایم و مسائلی بودهاند که باعث محافظت ظاهری ما از عوامل خطر شناخته می شوند بنابراین به راحتی دور ریخته نمیشوند.
در درون ما کودکی است که نیاز به توجه،درک و حمایت ما دارد و بر اساس تجارب خود، به طور غیر مستقیم رفتارهای ما را کنترل میکند. مهم نیست شما چند سال دارید و چه سمتی دارید. ممکن است رئیس یک شرکت بزرگ باشید و اطلاعات بالایی داشته باشید ولی از اینکه یکی از کارمندانتان سر جلسه خمیازه بکشد شدیدا عصبانی شوید و کودک درون شما حس کند با کاری که آن کارمند کرده به شما بی احترامی شده چون وقتی کودک بودید هم والدین شما وقتی نمیخواستند توجهی به حرفهایتان کنند خمیازه سر می دادند.
شاید بخواهیم ندای کودک درون خود را توسط الکل یا مواد و یا پرخوری و رفتارهای ناسالم دیگر خاموش کنیم ولی اینها تنها درمان های موقت هستند و پس از مدتی دیگر جوابگوی فریادهای بلند کودک درون شما که عاجزانه می خواهد نیازهای خود را بیان کند نخواهد بود.
نشانه های کودک درون زخمی و آزرده
چنانچه کودک درون شما دچار آسیب و آزردگی شده باشد در این صورت حالاتی مثل اعتماد به نفس پایین، دمدمی مزاج بودن، عدم تعادل عاطفی، پرخوری یا کم خوری، خودآزاری یا دگرآزاری، مشکلات جنسی، مشکلات هویتی، مشکل در ایجاد روابط اجتماعی و پیدا کردن دوست، حس قربانی بودن، عدم اعتماد به دیگران، دروغ گویی شدید، عدم مسئولیت پذیری یا برعکس آن یعنی مسئولیت پذیری بیش از حد، اعتیاد، وابستگی به دیگران، حساسیت و زودرنجی و … ممکن است بسته به آسیبی که دیده باشید مشاهده شود.
راه های درمان کودک درون
کودک درون شما هر چقدر هم که آسیب دیده باشد قابل درمان است و هنوز در وجود شما زنده بوده و نسبت به واکنشهای شما حساس است.
برای بسیاری از افراد توجه به خواستهها و شنیدن دردهای آنها راحتتر از توجه به کودک درونی است که سال هاست آنها را صدا می زند. شاید آنها یاد نگرفتهاند که چگونه با کودک درون خود ملاقات کنند و دردهای آن را شفا دهند. مهمترین و موثرترین فردی که میتواند کودک درونتان را شفا دهد خودتان هستید پس منتظر عوامل بیرونی نباشید و خودتان با سرپرستی مجدد کودک درونتان زمینه شفای آن را فراهم کرده تا به زندگی خود تعادل و شادمانی ببخشید. در ادامه نمونه هایی برای درمان کودک درون ذکر شده است :
۱ وقتی دلتان گرفت، گریه کنید، هرگز جلوی خودتان را نگیرید. گریستن نشانه انسان بودن شماست. به علاوه کودک درون تان نیز آرام خواهد شد.
۲ دفترچه یادداشت شخصی داشته باشید و احساسات خود را یادداشت کنید و هر چند وقت یک بار به آن سر بزنید. به این ترتیب شما با کودک درون تان ملاقات کرده اید.
۳ وقت خود را با کسانی بگذرانید که به آنها علاقه مندید و از بودن با آنها لذت می برید. به این ترتیب کودک درون تان احساس امنیت و آرامش بیشتری خواهد کرد.
۴ از انتقاد نسبت به خود دست بردارید. در چنین لحظاتی کمی درنگ کنید. شما در حال شلاق زدن به کودک درون تان هستید، شلاق را دور بیندازید و با او مهربان باشید.
۵ اگر امکان آن را دارید سری به محله های دوران کودکی خود بزنید و با دوستان و همسایگان سابق خود احوالپرسی نمایید. اگر چنین چیزی امکان ندارد می توانید در خیابان ها و کوچه های قدیمی پرسه بزنید و از فروشگاه های قدیمی خرید کنید.
۶ کودک درون تان می گوید اگر از چیزی در ظاهرتان راضی نیستید آن را تغییر دهید. برای مثال موهایتان را رنگ کنید، از وزن خود بکاهید، مدل ابرویتان را تغییر دهید و …
۷ مراقب گفت و گوهای درونی خود باشید وقتی پیام های منفی دریافت می کنید، بدانید که در حال بدرفتاری نسبت به خود هستید. پس جای آنها را با پیام های امید بخش و مهرآمیز عوض کنید.
۸ از تفریح های گذری و کوتاه غافل نشوید. مانند تاب خوردن در یک پارک و یا خوردن یک فنجان چای داغ در زمستان آن هم وقتی هوس نوشیدن آن را می کنید. این کار یعنی پاسخ دادن به ندای کودک درون تان.
ممنون. بسیار مفید بود.